به همت اداره امور آموزشی و پژوهشی مدیریت امور پردیس های استانی برگزار شد:
دومین کرسی ترویجی عرضه و نقد ایده علمی دانشگاه فرهنگیان یزد
دومین کرسی ترویجی عرضه و نقد ایده علمی دانشگاه فرهنگیان یزد، با موضوع " سازمان یاددهنده الگویی نوین برای دانشگاه فرهنگیان" (پژوهشی مبتنی بر نظریه داده بنیاد) با ارائه دکتر منصور دهقان منشادی از اعضای هیات علمی دانشگاه با حضور پرشور استادان، کارکنان و دانشجومعلمان پردیس های استانی در روز شنبه 19 خردادماه در سالن کنفرانس پردیس شهیدان پاک نژاد یزد برگزار شد.
ناقدین این کرسی دکتر محمود زارع جمال آبادی و دکتر علی زارع زردینی از اعضای هیات علمی پردیس های استانی دانشگاه فرهنگیان یزد بودند.
کرسی با تلاوت قرآن مجید و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران آغاز به کار کرد. سپس مدیر جلسه، ضمن خیرمقدم، به توضیح فرآیند برگزاری جلسه پرداخت.
در ادامه دکتر منصور دهقان منشادی به مدت 45 دقیقه مطالب مورد نظر خود را ارائه نمود که به اختصار به شرح ذیل می باشد:
وی در ابتدا ضمن بیان توضیحاتی پیرامون مفاهیم یادگیری، یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده به این موضوع اشاره کرد که با تغییرات شگرفی که در حوزه علم و تکنولوژی در هزاره سوم در حال وقوع است، دیگر یادگیرندگی شرط تداوم حیات سازمان ها نیست، بلکه سازمان ها علاوه بر یادگیرنده بودن، باید یاددهنده نیز باشند و دانشگاه ها و از جمله دانشگاه فرهنگیان که مسئولیت تربیت نیروهای متخصص و رهبران آینده کشور را بر عهده دارند، برای بقا در هزاره سوم باید به سازمان یاددهنده تبدیل شوند. همچنین توضیحات مبسوطی توسط وی درباره نظریه سازمان یاددهنده ارائه گردید.
دکتر دهقان هدف از انجام پژوهش حاضر را ارائه مدلی که بتواند به عوامل، بسترها، استراتژی ها و پیامدهای تبدیل دانشگاه فرهنگیان به یک دانشگاه یاددهنده بپردازد، دانست و تصریح کرد: نتایج حاصل از این پژوهش و ارائه الگوی کارآمد سازمان یاددهنده برای دانشگاه فرهنگیان، به دانشگاه فرهنگیان کمک میکند تا با کاربست این یافتهها و از طریق ارائهی تدابیر و سازوکارهای مناسب، فرهنگ یاددهی، یادگیری را در این دانشگاه نهادینه سازد. همچنین نتایج این تحقیق برای مدیران دانشگاه که در صدد بهبود توانایی های فردی و سازمانی بوده و علاقه مند به رشد و شکوفایی گروه ها و تیم های کاری در دانشگاه هستند، می تواند مؤثر واقع شود.
این پژوهشگر ضمن برشمردن اهداف افزود: پژوهش حاضر از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی است زیرا یافته های آن پاسخی برای مشکلات عملی موجود در دنیای واقعی است. از حیث تحلیل یافته های پژوهش، همبستگی از نوع علی است و روابط علی موجود را نیز مورد سنجش قرار می دهد. همچنین از نظر روش گردآوری داده ها، یک پژوهش کیفی است که به طور خاص از راهبرد نظریه داده بنیاد استراوس و کربین بهره گرفته است.
وی گفت : حوزه این پژوهش، متخصصان و صاحبنظران حوزه سازمان یاددهنده که همگی از اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان با مدرک تحصیلی دکتری مدیریت آموزشی یا برنامه ریزی درسی بوده، انتخاب شده اند. دلیل انتخاب این افراد، ماهیت بین رشته ای موضوع سازمان یاددهنده، تخصص و آگاهی آن ها به موضوع و آشنایی آن ها با مأموریت ها و وظایف دانشگاه فرهنگیان بوده است.
دکتر دهقان منشادی پس از بیان روش نمونه گیری و ابزار جمع آوری داده ها به نحوه تعیین روایی و پایایی داده ها پرداخت.
در ادامه این مدرس دانشگاه فرهنگیان یزد، بعد از توضیح در مورد بسترهای یک دانشگاه یاددهنده و مولفه های آن، به بیان عوامل مؤثر در تبدیل دانشگاه فرهنگیان به سازمان یاددهنده پرداخت. به عوامل اجتماعی، عوامل اطلاعاتی و فناوری، عوامل سیاسی، عوامل ارزشی، عوامل اقتصادی و عوامل زیست محیطی به عنوان عوامل مؤثر بر عملکرد دانشگاه یاددهنده اشاره نمود.
سپس وی به بیان استراتژی ها یا راهبردهای مورد نیاز برای تبدیل دانشگاه فرهنگیان به سازمان یاددهنده پرداخت و اظهار نمود: در الگوی ارائه شده، استراتژی ها و راهبردهای لازم به منظور تبدیل دانشگاه فرهنگیان به سازمان یاددهنده تحت سه دسته استراتژی های سخت افزاری، استراتژی های نرم افزاری و استراتژی های فکرافزاری مطرح شده اند. همچنین در ادامه پیامدهای یاددهنده شدن دانشگاه فرهنگیان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
بحث و نتیجه گیری، محدودیت های تحقیق، پیشنهادهای کاربردی و پیشنهادات پژوهشی از جمله مباحثی بود که دکتر دهقان منشادی در پایان سخنانش بیان نمود.
در ادامه، ناقدان به مدت 10 دقیقه به نقد این کرسی پرداختند. در ابتدا دکتر محمود زارع جمال آبادی، ضمن بیان اینکه هدف اصلی تحقیق و پژوهش، حل یک مساله و مشکل است افزود : در این تحقیق که اینجانب هم در جریان آن بوده ام به همه عواملی که در یاددادن و یادگرفتن در دانشگاه ها موثر هستند اشاره شده است، اما سوال این است که چگونه می توان این پژوهش را عملیاتی کرد؟
وی با اشاره به نظر بلگراد، به بیان عوامل موثر در تبدیل سازمان ها به سازمان یادگیرنده اشاره نمود و اظهار داشت: با توجه به اینکه به این عوامل در منابع مختلف، به طرق گوناگون اشاره شده، باید از چه روش هایی استفاده کنیم که این موارد عملی و اجرایی شود و بتوانیم سازمان را در زمینه یاددهندگی و یادگیرندگی پویاتر نماییم؟
دکتر علی زارع زردینی به عنوان ناقد دیگر این جلسه، با اشاره به اینکه در عصر اطلاعات، سازمانی که یادگیرنده و یاددهنده نباشد پیشرفت چندانی ندارد، گفت: دانشگاهی که یاددهنده باشد الگوی مناسبی برای دانشگاه ها و سازمان ها است.
در ادامه وی با بیان سوالاتی به نقد این پژوهش پرداخت که اهم این سوالات به شرح ذیل می باشد:
با توجه به اینکه این پژوهش کیفی است و واحد تحلیل این پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاه که دارای مدرک تحصیلی مدیریت آموزشی یا برنامه ریزی درسی هستند ذکر شده است آیا بهتر نبود واحد تحلیل چیزی دیگری به جز اشخاص باشد؟ وقتی ما بعد از مصاحبه، کدگذاری را اصلاح می کنیم آیا بهتر نیست مجددا روایی را بررسی کنیم؟ با توجه به اینکه سازمان یاددهنده، سازمانی است که همه کارمندانش در حال یادگیری و یاددهی هستند و روند یادگیری و یاددهی در همه فعالیت های روزانه سازمان قرار دارد چرا در این پژوهش، نمونه گیری از میان اساتید مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی بوده است؟ چرا از همه کارکنان مصاحبه به عمل نیامده است؟ چرا در این پژوهش فقط از روش مصاحبه استفاده شده است؟ چرا از اسناد، مدارک، مجلات و فصل نامه ها کمتر استفاده شده است؟
در ادامه این کرسی، دکتر منصور دهقان منشادی به جمع بندی مطالب و ارائه توضیحات در خصوص نقدهای مطرح شده پرداخت.
همچنین در پایان، تعدادی از حضّار جلسه، سؤالاتی مطرح کردند که توسط دکتر دهقان منشادی پاسخ داده شد.